7 واقعیت که هنگام بازنگری مسیر زندگی باید درنظر گرفت
این دو عامل ناگهانی و زمانبندی در اصل مطالعه اسلو بودند، اما در طول مسیر، نویسندگان حقایق جالب دیگری را نیز ارائه کردند که میتواند به شما کمک کند تجربیات زندگی خود را از منظری جدید ببینید:
به نظر نمی رسد پایان ها تصادفی اتفاق بیفتند، اما شروع ها اتفاق می افتد. به نظر می رسد آغازها مسئول رویدادهای بعدی هستند، اما وقتی چیزی به پایان می رسد، فکر می کنید می دانید چه چیزی قبل از آن اتفاق افتاده است، و باعث می شود تأثیر تصادفی احتمالی را از دست بدهید.
اگر تصمیمتان برای بازنگری زندگی خود جدی است پیشنهاد ما این است که بهترین فیلم های انگیزشی را تماشا کنید و از آن ها برای بهبود شرایط زندگی خود الهام بگیرید.
به نظر می رسد شروع ها به دلیل شانس هستند زیرا از پایان ها قابل توجه تر هستند. شروع ها بیشتر از پایان ها توجه شما را به خود جلب می کنند، که می تواند به درک شما کمک کند که آنها تصادفی هستند.
بین شانس و تصادف تفاوت وجود دارد. هنگامی که یک رویداد بدون دلیل رخ می دهد، اگر خیلی مهم نباشد، احتمال بیشتری وجود دارد که آن را تصادفی تلقی کنید. اگرچه به طور بالقوه تصادف مکان اشتباه، زمان اشتباه است، اما آسیب مچ پا به دلیل اهمیت آن به بدشانسی نسبت داده می شود.
شما می توانید دانش مهمی را بدون تلاش به دست آورید. این یک مشاهده عالی است. به این فکر کنید که چند تا از مهارت های خود را تصادفی به دست آورده اید. شاید اتفاقاً با کسی صحبت کرده باشید که به شما راهنمایی ارزشمندی در مورد چگونگی حل یک مشکل آزاردهنده خانگی داده است. شانس می تواند از راه های غیرمنتظره ای به نفع شما عمل کند.
گاهی اوقات شانس فقط سرگرمی است. شانس نه تنها گاهی اوقات آموزشی است، بلکه می تواند سرگرم کننده نیز باشد. اگرچه مردم به طور کلی تصادفی بودن را دوست ندارند، نویسندگان همچنین خاطرنشان می کنند که “شانس می تواند از نظر لذت نیز جذاب باشد.” دیگر چرا مردم ورزش را تماشا می کنند؟
شاید این شانس یا حتی شانس نباشد. اگر به مچ پا آسیب دیده فکر کنید، ممکن است برای شما بدشانسی به نظر برسد، اما با توجه به سطح حواس پرتی شما به خاطر همه چیزهایی که حمل می کردید، ممکن است “محتمل” باشد. شاید شروع های شانسی فقط ادامه الگوهای مداومی باشد که از قبل وجود داشته است.
مردم ترجیح می دهند در مورد انتقال زندگی از نظر شروع فکر کنند. محققان اسلو در یکی از آزمایشهای خود، با تقویت این نکته آخر، دریافتند که در صورت انتخاب، مردم ترجیح میدهند زندگی را بهعنوان مجموعهای از فصلهای جدید به جای الگوهای پیوسته در نظر بگیرند.
آیا شما آماده هستید که در مورد شانس تجدید نظر کنید؟
همانطور که تیگن و کانتن اشاره می کنند، “همه رویدادها علل دارند و به طور معناداری در شبکه روابط خود قرار می گیرند”، برخی تصادفی و برخی نه. عقب نشینی کنید و به دنبال موضوعات گسترده تری باشید که الگوهای زندگی شما را هدایت می کند.
برای این آزمایش فکری، با رویدادهایی شروع کنید که به نظر می رسد تصادفی هستند، اما در عوض منعکس کننده برخی فرآیندهای اساسی دیگر هستند، “تعامل های اجتماعی برنامه ریزی نشده در تاریخ یک فرد” که می تواند “مسیر زندگی آنها را تعیین کند” (به نقل از بندورا، 1982). شما در خیابان راه می روید و به جای چپ به راست می پیچید. ببین با عشق زندگیت روبرو میشی که منجر به تشکیل خانواده شد و غیره.
قبل از اینکه اجازه دهید این درک شما را وادار کند که به معنای واقعی کلمه هر قدمی را که برمی دارید زیر سوال ببرید، به دنبال برخی از آن الگوهای بزرگتر باشید. چرا به جای چپ به راست پیچیدی؟ آیا چیزی در سمت راست وجود داشت که توجه شما را جلب کرد؟
شاید شما به فروشگاه موسیقی مورد علاقه خود رفته اید، یا شاید فقط مناظر را دوست داشته باشید. هر چیزی که شما را به آن سمت می کشاند ممکن است عشق زندگی شما را نیز جذب کند.
به طور مشابه، به آن کارمند فناوری فکر کنید که به نظر می رسید به طور تصادفی شغل را بدست آورده است. آیا ممکن نیست چیزی آنها را به تحصیلات لازم سوق داده باشد که اتفاقاً آنها را واجد شرایط این مقام نیز کرده باشد؟ که تا به حال برای شما اتفاق افتاده؟
به طور خلاصه، قبل از اینکه اجازه دهید تصادف یا شانس شما را تحت تاثیر قرار دهد و فکر کنید که تمام زندگی مجموعه ای از اتفاقات تصادفی است، دیدن منطق زیربنایی جهت گیری زندگی شما می تواند به معنای بیشتر و تحقق آن کمک کند.