پتانسیل خانوادههای انتخابی: انتخاب خانواده فراتر از خون و ازدواج
شما می توانید دوستان خود را انتخاب کنید، اما نمی توانید خانواده خود را انتخاب کنید.
فقط به این دلیل که این تکرار رایج است، به این معنی نیست که درست است. این نیست.
خانواده های منتخب ثابت می کنند که در واقع می توان دوستان و خانواده خود را انتخاب کرد.
یک خانواده انتخابی دقیقا چیست؟
دکتر بهیه مارون می گوید: «خانواده برگزیده از افرادی تشکیل شده است که عمداً انتخاب کرده اند که یکدیگر را بدون توجه به خون یا ازدواج در آغوش بگیرند، پرورش دهند، دوست داشته باشند و از یکدیگر حمایت کنند.
این اصطلاح از کجا سرچشمه گرفته است؟
به نظر می رسد هیچ کس نمی داند چه کسی عبارت “خانواده برگزیده” را ابداع کرده است.
اما مارون می گوید که این مفهوم برای مدت طولانی وجود داشته است.
او میگوید، برای مردم رنگینپوست، سابقه طولانی در یافتن «والدین» جدید در زمانی که والدین بیولوژیکیشان به بردگی یا کشته شدند، وجود دارد.
یک خانواده انتخاب شده چگونه می تواند باشد؟
فرهنگ لغت مریام-وبستر، «خانواده» را مانند آنچه بسیاری از افراد بهعنوان «خانواده هستهای» میشناسند، تعریف کرده است. طبق این تعریف، خانواده بهعنوان یک واحد اصلی در جامعه توصیف میشود که معمولاً از دو والدین و فرزندانشان تشکیل شده است.
با این حال، برخی معتقدند که این تعریف دیگر با جامعه امروز همخوانی ندارد.
در مقابل، خانوادههای انتخابی بیشتر انعطافپذیر هستند و محدود به این ساختار سنتی نمیشوند.
در بعضی خانوادههای انتخابی، ممکن است یک نفر در نقش مادر، یک نفر در نقش پدر، و بقیه در نقش خواهر و برادر ظاهر شوند.
بهعنوان مثال، مارون میگوید که او یک مادر برگزیده، یک برادر برگزیده و یک خواهر برگزیده دارد، که آنها را “مادر هدیهای” و “خواهر و برادر هدیهای” مینامد. او اشاره میکند: «میخواستم در روز مادر برای کسی گل بفرستم و یک برادر برای تبادل حس برادری داشته باشم.»
طرفداران فیلمهایی مانند «پاریس در حال سوختن» و سریال «ژست» میتوانند نقشهای مشابهی از خانوادههای منتخب را در آنجا ببینند.
برخی خانوادههای انتخابی از ساختار خانواده هستهای فراتر میروند و دیگر به مفاهیمی مانند مادر، پدر، برادر، یا فرزند وفادار نیستند.
در خانوادههای انتخابی، ممکن است افراد از سنین مختلف وجود داشته باشند، اما لزوماً بزرگترها نقش والدین و کوچکترها نقش فرزندان را بازی نمیکنند.
در عوض، این گروهها بهعنوان یک واحد عمل میکنند که همه بهطور مساوی در حمایت از یکدیگر سهیم هستند.
اگر به خانواده بیولوژیکی خود نزدیک باشید چه؟
اغلب، خانوادههای انتخابی و خانوادههای بیولوژیکی در یک ساختار متضاد در نظر گرفته میشوند.
مثال اول: شما یا یک خانواده انتخابی دارید یا یک خانواده بیولوژیکی.
مثال دوم: یک فرد یا بخشی از خانواده انتخابی شما است یا از خانواده بیولوژیکی شما.
اما این نوع نگاه به خانواده، گاهی محدودکننده است.
داشتن یک خانواده انتخابی به معنای نداشتن خانواده بیولوژیکی نیست.
برای مثال، راکل، 24 ساله از نیویورک، با یک مادر مجرد و بدون خواهر یا برادر بزرگ شده است.
راکل میگوید: «من و مادرم در هر تعطیلات با مادران مجرد و فرزندان آنها که به هم نزدیک هستیم دور هم جمع میشویم.»
گرچه او و مادرش از نظر بیولوژیکی با هم مرتبط هستند، راکل مادرش را بخشی از خانواده انتخابی بزرگتر میداند.
علاوه بر این، داشتن یک خانواده انتخابی، پیوندهای بیولوژیکی را نفی نمیکند.
راکل توضیح میدهد که برادران، برادرزادهها و پسرعموهای مادرش همگی در آریزونا زندگی میکنند و به همین دلیل امکان ملاقاتهای مکرر وجود ندارد، اما حتی اگر کریسمس را با آنها سپری نکنند، همچنان خانواده محسوب میشوند.
صبر کنید… پس آیا خانواده های منتخب ذاتاً عجیب و غریب هستند؟
داستانهایی درباره افرادی که به دلیل گرایش یا هویت دگرباش خود، خانوادههای بیولوژیکی خود را ترک میکنند یا توسط آنها طرد میشوند و سپس ساختارهای جدیدی برای خانواده انتخاب میکنند، هم در دنیای واقعی و هم در رسانهها رایج است. این موضوع در بسیاری از فیلمها، سریالها و کتابهای مرتبط با جامعه LGBTQIA+ بازتاب یافته است.
در رسانهها، نمونههای متعددی وجود دارد که به شکلهای مختلف این پدیده را به تصویر میکشد. برای مثال، در سریال “عجیب به عنوان مردمی” (Queer as Folk)، شخصیتهای اصلی بهعنوان یک گروه حمایتی برای یکدیگر عمل میکنند و روابط خانوادگی جدیدی شکل میدهند. سریال “کلمه L” (The L Word) نیز به جوامع لزبینها میپردازد که به دلیل عدم پذیرش جامعه یا خانوادههای بیولوژیکی، ساختارهای جدیدی از خانواده را ایجاد میکنند. “قصههای شهر” (Tales of the City) نیز یکی دیگر از نمونههایی است که جامعه LGBTQIA+ را نشان میدهد که روابط حمایتی قوی و خانوادگی ایجاد میکنند.
در دنیای واقعی، این روند نیز بهطور گستردهای مشاهده میشود. بسیاری از افراد دگرباش به دلیل تبعیض، عدم پذیرش، یا طرد شدن توسط خانوادههای بیولوژیکی خود، به دنبال روابط جدیدی میگردند که برای آنها احساس خانواده ایجاد کند. این خانوادههای انتخابی اغلب شامل دوستان نزدیک، اعضای جامعه LGBTQIA+، و دیگرانی هستند که تجربیات مشابهی دارند.
در کل، خانوادههای انتخابی برای افراد دگرباش به معنای ایجاد محیطی امن و حمایتگر است که در آن احساس تعلق و ارزشمندی میکنند، حتی اگر از خانوادههای بیولوژیکی خود دور باشند. این موضوع هم در رسانهها و هم در زندگی واقعی بهعنوان نشانهای از توانمندی، انعطافپذیری، و پایداری جامعه دگرباش شناخته میشود.
اما نه، مفهوم خانواده انتخابی ذاتاً عجیب و غریب نیست.
شین توضیح میدهد که “اغلب ساقدوشها یا دامادها ارتباط خونی ندارند – آنها افرادی هستند که توسط زوجی که در حال ازدواج است انتخاب شدهاند تا از آنها حمایت کنند.” این بیانگر این واقعیت است که روابط نزدیک و حمایتی لزوماً به وابستگیهای خونی محدود نمیشود و میتواند بهصورت انتخابی شکل گیرد.
مارون به این نکته اشاره میکند که “مفهوم خانواده برگزیده ذاتاً غیراروپایی و غیرهترونرماتیک است. اما در طول تاریخ، انواع و اقسام خانوادههای غیرخونی وجود داشته است.” این واقعیت نشان میدهد که ساختارهای خانوادگی انتخابی نهتنها مختص جوامع مدرن و غربی نیست، بلکه در فرهنگهای مختلف و در طول تاریخ رواج داشته است.
مارون ادامه میدهد: “خانواده انتخابی چیزی است که فرهنگهای دیگر بهعنوان یک گزینه به جامعه LGBTQ+ ارائه کردهاند و جامعه LGBTQ+ در پاسخ از آن استفاده کرده است.” این نشان میدهد که بسیاری از جوامع غیربازارمحور، مدلهای گوناگونی از خانوادههای غیرخونی را ایجاد کردهاند که سپس توسط جامعه LGBTQ+ بهعنوان یک گزینه انتخاب شده است.
اما، مارون اضافه میکند که “امتناع از حفظ روابط خویشاوندی با افرادی که ما را طرد میکنند و برای ما سمی هستند، فقط برای افراد دگرباش نیست.” این اشاره به این دارد که انتخاب خانواده و رها کردن روابط خونی که مضر یا سمی هستند، تنها منحصر به افراد جامعه LGBTQ+ نیست، بلکه برای هر کسی که در یک محیط ناسالم قرار دارد، ممکن است ضروری باشد. این امر بیانگر این است که انتخاب خانواده میتواند برای همه افراد، نه فقط جامعه دگرباش، راهی برای ایجاد روابط سالم و حمایتی باشد.
مزایای داشتن یک خانواده انتخابی چیست؟
مارون می گوید: «یک خانواده منتخب به مردم این فرصت را می دهد که عشق، شادی، امنیت و تعلق فراوان را تجربه کنند.
برای افرادی که توسط خانواده های بیولوژیکی خود طرد شده اند، این خانواده های منتخب ممکن است تنها فرصتی باشند که این چیزها را تجربه کنند.
به گفته شین، همه آن احساسات خوب مزایای عمده ای برای سلامت روان دارند. او میگوید احساس نیاز و مراقبت میتواند برای افرادی که با نگرانیهای مربوط به سلامت روان سروکار دارند، شفابخش باشد.
همچنین می تواند افراد را از احساس انزوا و تنهایی در لحظات شادی و سوگواری، مانند تعطیلات یا مرگ خانوادگی، باز دارد.
چگونه می دانید که آیا قبلاً یکی را دارید؟
شین میگوید: «یکی از بهترین راهها برای تعیین اینکه چه کسانی خانواده انتخابی شما هستند، این است که تصور کنید وقتی بدترین خبر زندگیتان را دریافت میکنید، دوست دارید با چه کسی تماس بگیرید. و اینکه چه کسی در بدترین روزهای زندگیاش با شما تماس میگیرد.»
او ادامه میدهد که اگر بتوانید سیستم حمایتی خود را شناسایی کنید، و همچنین متوجه شوید که برای چه کسانی سیستم حمایتی هستید، احتمالاً میتوانید اعضای خانواده انتخابی خود را بشناسید.
این بیانگر این است که خانواده انتخابی شامل افرادی است که در مواقع دشوار برای شما اهمیت دارند و به همان اندازه شما برای آنها مهم هستید. این روابط بر اساس اعتماد، حمایت، و ارتباط عمیق شکل میگیرد، نه بر اساس پیوندهای خونی. شین با تأکید بر نقش این روابط در زندگی افراد، نشان میدهد که این نوع خانواده میتواند منبع قدرت و پشتیبانی در روزهای سخت باشد.
چگونه می توانید به ساختن یا ایجاد خود ادامه دهید؟
نتیجه چیست؟
خانوادههای منتخب با نشان دادن اینکه امکان انتخاب اعضای خانواده وجود دارد، یک قلمرو جدید و جایگزین از ارتباط، عشق، و حمایت را به مردم ارائه میدهند. این مفهوم نشان میدهد که پیوندهای عمیق و معنادار لزوماً به واسطه خویشاوندی بیولوژیکی شکل نمیگیرند، بلکه میتوانند بر اساس انتخاب و تجربههای مشترک ساخته شوند.
هرچند در سالهای اخیر این ایده بیشتر در ارتباط با جامعه دگرباش مورد بحث قرار گرفته، اما این مفهوم تنها به افراد دگرباش محدود نمیشود. شخصی با هر جنسیت یا هویتی میتواند خانواده انتخابی داشته باشد.
خانوادههای منتخب نشان میدهند که افراد میتوانند در مواقع سختی و چالش، به یکدیگر تکیه کنند و یک محیط حمایتی و محبتآمیز بسازند. این نوع خانوادهها در حالی که ممکن است با تعاریف سنتی متفاوت باشند، اما به افراد فرصت میدهند تا روابط معناداری با افرادی که برایشان اهمیت دارند، ایجاد کنند.
داشتن خانواده انتخابی، آزادی انتخاب و امکان ساختن یک حلقه حمایتی را برای افراد به ارمغان میآورد، که میتواند فراتر از محدودیتهای ساختارهای خانوادگی سنتی باشد. این امر به ویژه برای کسانی که از خانوادههای بیولوژیکی خود طرد شدهاند یا در جستجوی ارتباطات عمیقتری هستند، بسیار ارزشمند است.